در جامعه مدرن امروز مفهوم اعتماد و اعتبار در سازمان ها و بین افراد بسیار حیاتی و اساسی است که حفظ و ارتقاء اعتبار در یک سازمان می تواند تأثیر زیادی بر عملکرد و موفقیت کلی آن داشته باشد.
اما سوالی که برخی ممکن است بپرسند این است که کدامیک از اعتبار سازمانی و اعتبار فردی مهمتر است؟ آیا اهمیت این دو عامل از یکسو به اندازه ای است که باید با هم رقابت کنند یا یکی از آنها بیشتر ارزش دارد؟
تاثیر تقویت اعتبار سازمانی برای دستیابی به اهداف
راه اندازی یک سازمان موفق و پرآوازه نیازمند ایجاد و حفظ یک اعتبار سازمانی قوی است که اعتبار سازمانی بیشتر از یک مفهوم یا کلمه بلکه یک سند خودکفایت و قدرت در بازار محسوب می شود.
اعتبار سازمانی در واقع نشان دهنده استقامت و پایداری سازمان در برابر تغییرات بازار، پذیرش مسئولیت های اجتماعی و ارائه خدمات با کیفیت به مشتریان است که تقویت اعتبار سازمانی نه تنها باعث افزایش رضایت مشتریان می شود بلکه قدرت رقابتی سازمان را نیز افزایش می دهد.
اما چگونه می توان اعتبار سازمانی را تقویت کرد؟ یکی از روش های مهم در این زمینه سرمایه گذاری در ارتقاء و توسعه نیروی انسانی است که انسان ها به عنوان منبع اصلی و ارزشمندترین دارایی های سازمان ها در نظر گرفته می شوند و سرمایه گذاری در آموزش ارتقاء دانش و مهارت ها، افزایش رضایت شغلی و ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت می تواند به تقویت اعتبار سازمانی کمک زیادی کند.
نقش اعتبار فردی در بهبود عملکرد سازمانی
با این حال باید به این نکته هم توجه داشت که اعتبار فردی نیز نقش مهمی در مسیر پیشرفت و موفقیت فرد و سازمان دارد که اعتبار فردی نشان دهنده مهارت ها، توانایی ها، انگیزه و سابقه کاری یک فرد است و می تواند به تصمیم گیری های مهم و استخدام های کلیدی در سازمان و تعیین میزان اعتبار و اعتماد به یک فرد کمک کند.
هزینه کردن برای قوی کردن نیرو ها در سازمان نیز از جمله مواردی است که به افزایش اعتبار سازمانی کمک می کند ارائه فرصت های آموزشی پاداش های مناسب ایجاد بسترهای مشارکتی و همکاری میان کارکنان و ایجاد یک فضای کاری پویا و خلاق می تواند نقش مهمی در تقویت اعتبار سازمانی داشته باشد.
اعتبار سازمانی و اعتبار فردی هر دو اهمیت و ارزش خود را دارند و بیشتر به شرایط و زمینه فعالیت سازمان و فرد بستگی دارد که این دو عامل تکمیلی همدیگر هستند و از آنجایی که سازمان از افراد تشکیل شده است توازن مناسب بین اعتبار سازمانی و اعتبار فردی می تواند به رشد و پیشرفت هر دو کمک زیادی کند.
به عبارت دیگر ارتباط مستقیم بین اعتبار سازمانی و اعتبار فردی وجود دارد که اعتبار سازمانی قوی به کارکنان اعتماد بیشتری به سازمان و همچنین به فرد خودشان می دهد.
از سوی دیگر اعتبار فردی همچنین می تواند به تقویت اعتبار سازمانی کمک کند زیرا افراد ماهر مسئول و با انگیزه برای ارائه خدمات با کیفیت و حفظ اعتبار سازمانی هستند.
در معیارهای مدیریت سازمانی نیز اهمیت زیادی به اعتبار سازمانی داده می شود به عنوان مثال اعتماد سازمانی به معنی اطمینان و باور به اعتبار سازمان در عمل به تعهدات است از طریق ایجاد یک محیط کاری پایدار باورپذیر و پویا می توان اعتماد سازمانی را تقویت کرد و اقداماتی گرفت که هم به افزایش اعتبار سازمانی هم به افزایش اعتبار فردی کمک کند.
در مجموع اعتبار سازمانی و اعتبار فردی هر دو برای موفقیت و پیشرفت یک سازمان اساسی هستند و نیازمند بهره گیری همزمان از هر دو هستند که توازن مناسب بین اعتبار سازمانی و اعتبار فردی می تواند به خودکامگی سازمانی و پیشرفت سازمانی کمک زیادی کند به همین دلیل توسعه و حفظ اعتبار سازمانی و اعتبار فردی به عنوان یک هدف اساسی در مدیریت سازمان های مدرن قرار دارد.
